من همون تک درخت خشکیده توی کویر داغ تنهایی ام که همه بردنم ازیاد
گاهی گم کرده راهی از کنارم میگذشت تکیه بر ساقه خشکیده ام می دادو با خنجری در
دستانش ساقه ام را نوازش میکرد ولی چه زود از من خسته میشدو می رمید
اه گرمای کویر تنهایی ریشه ام را خشکانده
شاید رهگذر دیگری در شب ساقه ام را به آتش زند
ولی اگر سوزاندن ساقه ام خاطر تنهای او را پر کند
پس به او می گویم بسوزانم چرا که زخم خنجر دیرینه بر ساقه دارم
خشکیده ام تنها و بی پناهم
بسوزان و جودم را خاکستر کن .......
بسوزان که بدادم رسیده ای
سوختم سوختم ای قوم رهایم نکنید
سر به صحرا زدم از ننگ سر عاقل خویش
دفتر عشـــق که بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــدون
به پایه تو حــروم شدم
اونیکه عاشـق شده بــود
بد جوری تو کارتو مونـد
برای فاتحه بهـت
حالا باید فاتحه خونـــد
تــــموم وســـعت دلــو
بـه نـام تـو سنـــد زدم
غــرور لعنتی میگفــت
بازی عشـــــقو بلـــدم
از تــــو گــــله نمیکنـــم
از دســـت قــــلبم شاکیــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خــــودم
چــــــــراغ ره تـاریکـــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــن
فردا بـه آفتاب وا بشـه
چه خوب میشه تصمیم تــــــو
آخـر مـاجرا بــــشه
دسـت و دلت نلــــــرزه
بزن تیر خــــــــــــــــــلاص رو
ازاون که عاشقــــت بود
بشنواین التماس رو
نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن
به روی گونه تابیدی و رفتی مرا با عشق سنجیدی و رفتی تمام هستی ام نیلوفری بود تو هستی مرا چیدی و رفتی
به نام معبود عابدان معشوق عاشقان مقصودقاصدان معروف عارفان حبیب محبوبان وتنها امید امیدان ایزد یکتا
اگه تو دنیا هیچی نداشته باشی سه چیز همیشه همراه توست : خدای مهربون فکرای قشنگ قلب کوچیک من
یه روز وقتی به گل نیلوفر نگاه میکردم ترس تمام وجودم را گرفت ترسیدم مبادا مانند گل نیلوفر تنها شوم باخودم گفتم گل نیلوفر چه مغرور است که اینگونه تنها شده... اکنون که میبینم خودم مرداب شدم دنبال گل نیلوفر میگردم ...اری اکنون خیلی خوب میفهمم که گل نیلوفر مغرور نیست او خودش را وقف مرداب کرده است...
دنیا را بد ساختن... کسی را که دوست داری او تو را دوست ندارد...کسی را که دوستت دارد تو دوستش نداری...اما کسی که تو دوستش داری و اوهم دوستت دارد به رسم دین و ایین هیچگاه به هم نمیرسید...
بی اجازت دفتر ۳۶۵ برگ جدیدتو دادم به خدا تا بهترین تقدیر رو برات نقاشی کنه
نوروز ۹۱ مبارک
ممنون از لطفتون که به من سر میزنید نوروز مبارک
ارزو دارم نوروزی که پیش رو داری ،
آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ...
در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته ام می کشم
نوروز ۹۱ مبارک
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ اینا خطای دفترمه. واپسین روزهای سال 90 یه جمله ی یادگاری برام بنویسید
Alternative content